Memoranda
Memoranda
خونه نیست که باغ وحشه...وقتی به این نکته پی بردم که از پنجره بیرونو نگاه میکردم دیدم 3 تا گربه به طرز عجیبی خیلی مسالمت آمیز دارن با هم غذا میخورن کلاغا رو درخت غارغار میکردن یه مارمولک ریقویی هم مثل روانی ها پرید تو باغچه یه حشره گرفت بلعیدش..این روزا هم یه گربه ی سیاه سفید میاد تو حیاط مثل این اسباب بازی هایی که باتریشون ضعیفه ناله میکنه...
جدا از اینا اتفاق خاصی نیوفتاده فقط احساس پیری زودرس دارم -__-
راستی یه بازی جدید ایرانیا ساختن به اسم memoranda . اولین بازی ایرانیه که به نظرم متفاوت و جالب میاد :)
ماجرای یه سری آدمه که هر کدوم یه چیزایی رو تو زندگیشون از دست دادن و شخصیت اصلی هویتشو گم کرده و باید بهش کمک کنیم پیداش کنه. از رو داستانای haruki murakami الهام گرفته شده. طراحی گرافیکش هم خیلی قشنگه *ــــ*
اگه خواستین بیشتر بدونین برین اینجا ...چون من خسته ام خیـــلی خسته...( ̄。 ̄)~zzz